سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یامعین الضعفاء
 
لوگوی همسنگران
طراح قالب
معببر سایبری فندرسک

جشن ورود شیخ انصارى به عالم برزخ

شهید دستغیب
nر اینجا جشن مفصلى داشتیم و سرگرم بودیم پرسید جشن براى چه ؟ پاسخ داد مگر خبر ندارى که شیخ مرتضى انصارى از عالم دنیا رحلت کرده است و به اینجا آمده است به خاطر ورود ایشان به عالم برزخ چهل شبانه روز در اینجا جشن است .
این مقاله بر گرفته از کتاب

بهشت جاودان تفسیر سوره الرحمن شهید آیت الله دستغیب است

عالم برزخ، عالم متوسطی میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر می برند و هر یک از انسانها با توجه به کردار و اعمال خود در زمین ، در آن عالم بسر خواهند برد و لذا هرکس عملش بالاتر باشد همانقدر نیز در آرامش خواهد بود و مرد لطف و عنایات حضرت حق و فرشتگان قرار خواهد گرفت .

در این مقاله ماجرای وارد شدن شیخ انصاری به عالم برزخ اشاره خواهد شد.

جشن ورود شیخ انصارى به عالم برزخ

امام صادق: در سوره یونس (آیه 63 و 64) که مى‏فرماید: الذین امنوا و کانوا یتقون - لهم البشرى فى الحیاه الدنیا و فى الاخره لا تبدیل لکلمات اللّه ذلک هو الفوز العظیم ؛ همانها که ایمان آورده‏اند و پرهیزکار بودند، در زندگى دنیا و آخرت شاد و مسرورند، و وعده‏هاى خدا تخلف ناپذیر است، این است آن رستگارى بزرگ(1) .

به این ترتیب حضور پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) و على (علیه السلام) در بالین مومن در لحظه مرگ (آخر دنیا) و آغاز برزخ (آغاز آخرت) مایه سرور و شادى شیعیان باایمان خواهد شد. 

در حالات دو نفر از بزرگان علما است که با یکدیگر قرار گذاشتند هر کدام زودتر از دنیا رفت از حالات خودش در عالم برزخ دیگرى را در حال رویا با خبر سازد یکى از آنان که فوت مى کند مدتى مى گذرد آنوقت به خواب رفیقش مى آید، رفیقش مى پرسد چرا در این مدت یادى از ما نکردى ؟ 

در پاسخ گفت :

در اینجا جشن مفصلى داشتیم و سرگرم بودیم پرسید جشن براى چه ؟ پاسخ داد مگر خبر ندارى که شیخ مرتضى انصارى از عالم دنیا رحلت کرده است و به اینجا آمده است به خاطر ورود ایشان به عالم برزخ چهل شبانه روز در اینجا جشن است .(2)

کشف گوشه‏اى از عالم برزخ در شب معراج براى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم)

شیخ صدوق (رحمة الله علیه) روایت مى‏کند، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) در شب معراج، در مسیر خود ( از مکه به بیت المقدس) به وادى بلقا رسید، به جبرئیل فرمود: تشنه‏ام، جبرئیل ظرفى پر از آب را به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) داد، آن حضرت از آن آب نوشید، سپس از آنجا عبور کردند ناگاه پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) دید 

1- گروهى به وسیله قلاب آهن سرخ شده از آتش که بر رگهاى گردنشان زده شده، آویخته شده‏اند، از جبرئیل پرسید: اینها کیستند؟

جبرئیل گفت: اینها کسانى هستند که خداوند با مال حلال آنها را بى نیاز نمود، ولى به تحصیل مال حرام مى‏پردازند.

2- سپس پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از آنجا عبور نمود، در مسیر راه، گروهى را دید که پوست آنها را با پوستکن آتشین جدا مى‏کنند، از جبرئیل پرسید، اینها کیستند؟ جبرئیل گفت: اینها کسانى هستند که با دوشیزگان زنا نمودند و بکارت آنها را از روى حرام نابود کردند.

3- سپس با پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از آنجا عبور کرد و ناگاه مردى را دید که بار هیزمى را مى‏خواهد بلند کند، و هر وقت توان بلند کردن ندارد، بر بار او هیزم دیگرى نهاده مى‏شود که سنگین‏تر گردد، از جبرئیل پرسید، این شخص کیست؟

جبرئیل گفت، این شخص، قرض دار است، مى‏خواهد قرض خود را ادا کند، وقتى که قدرت اداى آن را ندارد، بر قرض گرفتن خود مى‏افزاید. (و باز زیر بار سنگین قرض مى‏رود).

4- سپس پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از آنجا عبور نمود، تا اینکه به کوه شرقى بیت المقدس رسید، در آنجا باد سوزان و صداى وحشتناکى را شنید، از جبرئیل پرسید: این باد و صدا چیست؟ جبرئیل گفت: این باد از دوزخ است، و آن صدا از برخورد سنگى بزرگ به ته چاه دوزخ بود، که هفتاد سال قبل، آن سنگ به آن چاه افکنده شد، و در آن شب معراج، به ته چاه رسید.

پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: اعوذ باللّه من جهنم، پناه مى‏برم به خدا از عذاب دوزخ.

سپس پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از جانب راست خود نسیم خوشبویى را استشمام نمود، و صدایى شنید، از جبرئیل پرسید، این بوى خوش و صدا چیست؟

جبرئیل گفت : این بهشت است پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: اسال اللّه الجنه: از درگاه خدا بهشت را مى‏طلبم....

به این ترتیب پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) بر اثر بالا رفتن گوشه‏اى از پرده عالم برزخ در پیش رویش، چند نمونه از عذاب شدگان عالم برزخ را مشاهده کرد.

در اینجا همنوا و هم صدا با امام صادق (علیه السلام) در یکى از دعاهاى خود، عرض مى‏کنیم:

اللهم بارک لى فى الموت، اللهم اعنى على سکرات الموت، اللهم اعنى على غم القبر، اللهم اعنى على ضیق القبر، اللهم اعنى على ظلمه القبر، اللهم اعنى على وحشته القبر، اللهم زوجنى من الحور العین.

خدایا، مرگ را برایم مبارک گردان!

خدایا! مرا در سختى‏هاى مرگ کمک کن!

خدایا! مرا در غم و اندوه، عالم قبر، یارى فرما!

خدایا! مرا در تنگناى قبر، حمایت فرما!

خدایا! مرا در تاریکى قبر، یاور باش‏

خدایا! مرا در وحشت قبر یارى فرما

خدایا! حوریان بهشتى را همسر من گردان،.(3)

 

 

پی نوشتها :

1-     تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 310 به نقل از کتاب کافى

2-     بهشت جاودان تفسیر سوره الرحمن شهید آیت الله دستغیب ص ‍ 12

3-     بحار، ج 98، ص 135، و ج 6، ص 221.



[ سه شنبه 90/12/9 ] [ 7:56 عصر ] [ فولادپور ]

درباره وبلاگ
برچسب‌ها
امکانات وب